کسب مهارت یادگیری لغات انگلیسی در ۱۲۰ ساعت آموزش اصولی
میتوانید بصورت غیرحضوری (مکاتبهای) در این دوره شرکت کنید:
وقتی به ظاهر مسئله نگاه میکنید، ضعف کوچکی به نظر میرسد که تا کنون فکری برای رفع آن نکردهاید. اما مسئله اینجاست که وقتی دقیقتر به قضیه نگاه میکنید، این ضعف کوچک، بسیار عمیقتر از آنچه به نظر میرسد در زندگی شما تاثیرگذار است؛ همانند کوه یخی شناوری که تنها بخش کوچکی از آن قابل رویت است. هنگامی که دقیقتر به موضوع نگاه میکنید همین نقطه ضعف کوچک میتواند تمام اهداف و آرزوهای شما را تحت تاثیر قرار داده و آنها را از شما دور و دورتر کند...
تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که این نقطه ضعف تا چه حد در عمق زندگی شما نفوذ کرده و بعد از این تا چه حد در زندگی تحصیلی، حرفه ای و حتی زندگی روزمرهی شما تاثیرگذار خواهد بود؟!
در هر مرحله از مسیر پیشرفت شغلی و فردی که باشید، حتماً متوجه شدهاید که زبان انگلیسی چه نقش مهمی در رسیدن به اهداف بعدی دارد. اگر زبان انگلیسی یکی از حیطههای قوت شماست، به خودتان تبریک بگویید چون در بسیاری از رقابتها و فرصتهای پیش رو برگ برنده با شماست.
اما اگر زبان انگلیسی را در لیست نقطه ضعفهایتان قرار دادهاید، حتماً موقعیتهای زیادی برایتان پیش آمده که با خود گفتهاید:
" انگار هیچ وقت قرار نیست از شر این نقطه ضعف خلاص بشم!"
اگر این ضعف کماکان با شماست، به فراخور جایگاهی که در این مسیر دارید، در حال تجربه مشکلاتی هستید که در ظاهر امر، خیلی بزرگ به نظر نمیرسند و با اقداماتی موقتی آنها را از سر میگذرانید. این مشکلات ظاهری در مواقع مشابهی برای اغلب ما اتفاق افتاده و میافتد. شما در کجای این مسیر هستید و کدام دردسرها برایتان آشناست؟ از دردسرهای آتی خبر دارید؟
زبان توی کنکور کارشناسی ارشد خیلی تاثیر داره!
همه زبان رو پایین میزنن، اگه بتونم فقط پنج، شیش تا تست زبان بزنم از کلی از رقبا جلو میافتم و حتماً توی دانشگاهی که آرزوش رو دارم قبول میشم! ای کاش زبانم قوی بود، ولی من حتی نمیتونم جملات تستها رو بخونم، چه برسه به اینکه بخوام جواب تستها رو جواب بدم!
امیر
قبل از کنکور ارشد
این همه نشستم خوندم، اما به خاطر این زبان لعنتی، کل نتیجه کنکورم خراب شد!
اگه زبانم خوب بود الان تک رقمی بودم! اگه چند تا لغت بلد بودم و میتونستم فقط چند تا تست بزنم، الان وضعم این نبود! تا کی باید تاوان زبان بلد نبودنمو بدم؟!
حالا یعنی چی میشه؟! یعنی با این رتبه کجا قبول میشم؟! اصلاً قبول میشم؟!
امیر
بعد از کنکور ارشد
همه استادا پروژه میخوان و باید کلی مقاله انگلیسی بخونم و ترجمه کنم! باز اگه فقط یه پروژه بود میدادم بیرون ترجمه کنن، ولی اگر بخوام همه پروژههامو مترجم انجام بده، باید فقط چند میلیون پول ترجمه بدم!
امیر
دانشجوی کارشناسی ارشد
ای بابا! اکثر استادا جزوههاشون انگلیسیه، پاورپوینتهاشون هم انگلیسیه! من که زبان بلد نیستم! حالا چیکار کنم؟! عجب گرفتاری شدم...
پایاننامه رو چیکار کنم ؟!؟! بازم مقاله انگلیسی، بازم ترجمه ... دیگه خسته شدم...!
امیر
دانشجوی کارشناسی ارشد
بازم کنکور و بازم زبان...!
حالا گیرم که زبان کنکور دکتری رو هم نزدم و با تست درسای دیگه این ضعف رو پوشش دادم، برای مصاحبه دکتری که باید مدرک معتبر زبان انگلیسی ارائه بدم! اونو چیکار کنم؟!
امیر
قبل از کنکور دکتری
از این به بعد باید همش کتابا و مقالههای انگلیسی بخونم تا بتونم رسالهی دکتریام رو بنویسم!
تازه رسیدیم به خان اول! یا باید کلی پول خرج ترجمه کنم یا اینکه یه فکری به حال این نقطه ضعفم بکنم...!
امیر
دانشجوی دکتری
چه بخوام برای کار برم یا برای تحصیل، در هر صورت باید مدرک زبان داشته باشم. حداقل باید بتونم گلیمم رو از آب بکشم بیرون! ولی من یک کلمه هم بلد نیستم! هر دانشگاهی بخوام پذیرش بگیرم باید مدرک زبان داشته باشم. آیلتس ، تافل، جیآرای، جی مت !!!
امیر
در حال اخذ پذیرش از دانشگاه خارجی
هر چقدر زبانم ضعیفتر باشه دانشگاه سطح پایینتری بهم پذیرش میده! ای کاش زبانم عالی بود و به همه نشون میدادم که میتونم توی بهترین دانشگاههای دنیا درس بخونم! باید زبانم رو قوی کنم...
امیر
دانشجوی کارشناسی ارشد
دلم میخواست توی رشته خودم بهترین باشم و همیشه اطلاعات به روز داشته باشم. اگه زبانم خوب بود میتونستم کتابای انگلیسی و آموزشهای آنلاین رشته خودم رو با قیمت کمی بخرم. اما زبانم خوب نیست! مجبورم همون مطالب رو با چندین برابر قیمت از دورههای مدرسهای ایرانی آموزش ببینم. باید زبانم رو قوی کنم...
امیر
در دنیای حرفه ای
هر سئوالی داشته باشم، میشه جوابش رو توی اینترنت پیدا کرد اما نتیجههای فارسی گوگل هیچوقت جواب سئوالات منو نداره! ای کاش میتونستم انگلیسی سرچ کنم...
یه عالمه فیلم آموزشی توی سایت یوتیوب هست!! ای کاش زبانم خوب بود میتونستم ازشون استفاده کنم.
امیر
نیازهای روزمره
شاید فقط چند لغت انگلیسی بلد نباشید، اما همین ضعف به ظاهر کوچک، عامل بسیاری از دردسرهایی است که پیش از این با آن روبرو بودید و پس از این پیش رو دارید!
شاید این ها تنها بخشی از مسائل و مشکلاتی است که به علت ندانستن همان چند کلمه انگلیسی ایجاد میشود، و اگر کمی بیشتر فکر کنید متوجه خواهید شد که این کوه یخی کوچک تا چه اندازه می تواند عمیق باشد و در زندگی شما تاثیر بگذارد!
همین چند کلمه باعث میشود نتوانید متنی را بخوانید، تستی را پاسخ دهید، متنی را بنویسید، مکالمهای روان داشته باشید و ... ! و اگر از عهدهی این کارها برنیایید به مرور از تک تک اهدافتان نیز دور میافتید و انباشته شدن این کاستیها در نهایت باعث میشود که هیچگاه به جایگاهی که شایستهی آن هستید نرسید!
اینها مشکلاتی هستند که در ظاهر امر برایتان پیش میآید، همانند علائم یک بیماری!
شاید این علائم را جدی نگیرید و برایشان مُسکنهایی موقتی مصرف کنید!
اما ممکن است به مرور متوجه شوید که توجه نکردن به همان علائم کوچک و ریشهکن نکردن مشکل، روز به روز بیشتر در زندگی شما پیشروی میکند و عرصه را بر شما تنگتر خواهد کرد. بسیاری از افراد به دلیل جدی نگرفتن همین ضعف کوچک متحمل هزینههای جبران ناپذیری میشوند و نتیجتاً فرصتهای زیادی را در زندگی از دست میدهند.
حال فرض کنید همین یک نقطه ضعف، به نقطهی قوت شما تبدیل میشد...! مسیر را دوباره مرور کنید! چه فرصتهای جدیدی پیش روی خودتان میدیدید؟ به دست آوردن چه دستاوردهایی آسان و سهلالوصول میشد؟!
به خاطر آنکه توانستید از عهده چند تست بیشتر در آزمون کارشناسی ارشد بربیایید، از بسیاری از رقبا پیش افتادید و همین تمایز، باعث شد در رشته و دانشگاه مورد علاقهتان قبول شوید.
توانستید در منابع انگلیسی جستجو و تحقیق کنید و همین توانایی کوچک توانست جایگاه شما را نسبت به سایر همکلاسیها یا همکاران متمایز کند!
در کنکور دکتری درصد بالایی از درس زبان کسب کردید و شانس بیشتری در قبولی به دست آوردید. همین مهارت کوچک، بار دیگر به هنگام مصاحبه دکتری برایتان برگ برندهای شد تا نسبت به سایر رقبا متمایز باشید و دوره دکتری خود را در دانشگاهی معتبر بگذرانید.
گرفتن پذیرش از دانشگاه رویاییتان در خارج از کشور دیگر دور از دسترس نبود، چرا که بزرگترین مانع گرفتن پذیرش، سطح بالای زبان انگلیسی و داشتن نمراتی بالا در آزمونهایی مثل آیلتس، تافل، جیآرای و جیمت بود که شما با اقتدار تمام در این آزمونها ظاهر شده بودید!
به خاطر داشتن این مهارت برای گرفتن پُست یا سِمتی که نیازمند داشتن مهارت زبان انگلیسی بود، صلاحیت شما به راحتی احراز شد و توانستید زودتر از سایر همکاران پلکان ترقی سازمانی و ترفیع را طی کنید.
مهارتهای جدیدی را از طریق دیدن فیلمهای آموزشی از وبسایتهایی مثل YouTube، TED و دیگر منابع آموزشی رایگان در سطح اینترنت کسب میکردید و از نظر حرفهای و شخصی خودتان را ارتقا میدادید.
احتمالاً شما هم در یکی از مراحل این مسیر هستید، از وضع موجود خسته شدهاید و بلاخره خودتان را مجبور کردید که فکری به حال این وضع کنید، یا آنکه ممکن است فرصتهایی طلایی را شناسایی کردهاید که برای به چنگ آوردن آن فرصتها به این مهارت نیاز دارید!
هدفی که در سر دارید شما را به خواندن این متن بلند وادار کرده است. قسمت سخت ماجرا پذیرش این مطلب است که باید برای رسیدن به اهداف، اقدامی صورت داد و پذیرای تغییراتی بود و ایجاد تغییرات همیشه دردناک و ناخوشایند است. وجه تمایز افراد برجستهی جامعه با افراد معمولی، توانایی آنها در انتخاب راههای سخت و پذیرش تغییرات است و شما باید به خودتان تبریک بگویید چراکه پذیرای این تغییر هستید تا مهارتها و قابلیتهای جدیدی در خود ایجاد کنید.
حالا که تصمیم به ایجاد و تقویت این مهارت گرفته اید، اولین اقدام چیست؟ برای تقویت زبان انگلیسی اولین کاری که باید انجام داد کدام است؟
اولین ایدهای که برای تقویت این مهارت به ذهنتان میرسد چیست؟
پاسخ اغلب افراد این است :
اگر شما هم مانند اغلب افراد فکر می کنید که اولین اقدام این است که باید دایره واژگان خود را گسترش دهید، یک خبر خوب و یک خبر بد در انتظار شماست:
خبر خوب اینکه...
خبر خوب این است که پاسخ درستی دادید، چون دروازه ورود به سایر مهارتهای زبان، داشتن دایره واژگان گسترده است! به این معنا که زبان انگلیسی را به هر هدف و مقصودی که نیاز داشته باشید، چه برای راحتتر خواندن متون و مقالات اینترنتی، پاسخ دادن به تست لغات و درک مطلب کنکور کارشناسی ارشد و دکتری، چه برای مکاتبه با خارج از کشور و چه استفاده از آموزش های ویدئویی سایت یوتیوب، اولین پیش نیاز ضروری برای هر کدام از این اهداف، ناگزیر از راه تقویت گنجینه لغات و گسترش دایره واژگان خواهد گذشت.
هر کدام از مهارتها را در نظر بگیرید:
هر متنی که سعی دارید آن را بخوانید از جملاتی تشکیل شده و جملات از کلمات تشکیل شدهاند. بنابراین برای درک متون مختلف، باید جملات را درک کنید و برای درک جملات باید مفهوم کلمات را درک کنید.
نقش گرامر و دستور زبان در این بین چیست؟! دستور زبان قوانین چینش کلمات در کنار یکدیگر است. به همین دلیل است که اغلب افراد حتی بعد از آنکه در موسسات زبان، چندین ترم روی دستور زبان خود سرمایهگذاری میکنند، باز هم متوجه میشوند که نمیتوانند یک متن را به راحتی بخوانند و درک کنند؛ چون کلمات برایشان مبهم است.
اگر شما تمام قواعد دستوری زبان را بدانید، مادامی که واژگان را نشناسید و نتوانید معنای کلمات موجود در جمله را بفهمید، از درک مفهوم جملات و در نهایت از درک متونی که میخوانید، عاجز خواهید بود!
بنابراین پیش نیاز مهارت خواندن متون داشتن دایره واژگانی گسترده و قوی است.
مهارت شنیداری یک مرحله پیشرفتهتر از مهارت خواندن است، زیرا شما قصد دارید همان متنی را که قصد خواندنش را داشتید، فرد دیگری برایتان بخواند و شما بفهمید که چه میگوید (اگر آنچه میشنوید یک گفتگوی محاورهای باشد، کار از این هم سختتر میشود).
هنگام خواندن، شما این امتیاز را دارید که هم کلمات را ببینید و هم با خواندن آنها، صدایشان را بشنوید. اما در مهارت شنیداری تنها میتوانید صدای کلمات را بشنوید. بنابراین کار شما یک درجه سختتر خواهد شد.
در این حالت نه تنها باید به کلمات اِشراف داشته باشید، بلکه هر کدام از آن کلمات باید یک نمایندهی صوتی در مغز شما داشته باشند تا با شنیدن آن صدا، ابتدا تصویر کلمه را ببینید(تازه به مرحله خواندن میرسید) و سپس معنای کلمه را درک کرده و آن معنا را در جملهای که میشنوید جایگذاری کنید تا بتوانید مفهوم جمله را درک کنید. کمی سخت به نظر میرسد، اینطور نیست؟!
بنابراین برای رسیدن به مهارت شنیداری نه تنها نیاز به داشتن دایره واژگان گسترده دارید، بلکه به فایل صوتی کلمات هم برای ذخیره در مغزتان نیاز دارید.
برای مهارت شنیداری هم نیازی نیست قواعد دستوری را بدانید. با دانستن معنای کلمات و کنار هم قرار دادن این معانی در کنار هم، به مرور الگوهای شنیداری را بطور ناخودآگاه شناسایی خواهید کرد. به همین دلیل است که همیشه میگوییم اگر مدت کوتاهی در محیطی انگلیسی زبان قرار بگیریم زبانمان تقویت میشود.
اما داستان به اینجا ختم نمیشود، در مهارتهای بعدی کار از این هم سختتر خواهد شد.
فرض کنید که میخواهید یک جمله به زبان انگلیسی بنویسید. ابتدا باید فکر کنید و در ذهنتان جملهبندی کنید که چه میخواهید بگویید، اینطور نیست؟
برای نوشتن یک جمله به زبان انگلیسی، به چه زبانی فکر میکنید؟! کمی دقت کنید! شما به زبان مادریتان فکر میکنید! این زبان مادری میتواند فارسی، ترکی، کردی، عربی و یا هر زبان دیگری باشد. به هر حال آنچه مسلم است، شما به زبان انگلیسی فکر نمیکنید! (اگر چنین مهارتی داشتید که به سراغ یادگیری زبان انگلیسی نمیرفتید!)
بنابراین باید ابتدا برای هر کلمهای از زبان مادری(که در جمله مورد نظرتان به کار رفته) یک معادل انگلیسی پیدا کنید و سپس با استفاده از قواعد دستوری زبان انگلیسی، این کلمات را با ترتیب درست در کنار هم بچینید، تا جمله مورد نظر در زبان انگلیسی شکل بگیرد.
فرض کنیم که شما تمام قواعد دستوری برای ساخت یک جمله را بدانید. اگر دایره واژگان ضعیفی داشته باشید، هنگام مراجعه به مغز برای یافتن یک معادل انگلیسی مناسب، صندوقچهی کلمات در ذهن شما خالی است و قادر نیستید کلمهای مناسب برای مفهومی که در ذهن دارید پیدا کنید!
بنابراین داشتن دایره واژگان وسیع برای نوشتار هم یک مهارت فوق ضروری است!
مهارت صحبت کردن هم یک مرحله فراتر از مهارت نوشتاری است. مشابه مهارت نوشتاری ابتدا باید به زبان مادری فکر کنید، برای کلماتی که در ذهن دارید معادلهای مناسب انگلیسی پیدا کنید، آن کلمه را در ذهنتان ببینید، سپس صدای آن را که در ذهنتان ذخیره شده فراخوان کنید و همان صدا را ادا کنید و سپس کلمات را توسط قوانین دستوری زبان انگلیسی به شکل مناسبی تغییر دهید(اسم، فعل، صفت، قید و ... بسازید) و با چینش مناسب بر زبان جاری کنید.
همانطور که میبینیم برای پیشرفت در هر کدام از مهارتها، پیشنیاز داشتن دایره واژگان وسیع کاملاً بدیهی است!
بنابراین اگر پاسخ شما به این سئوال که: "اولین گام تقویت زبان انگلیسی چیست؟" این باشد که گسترش دایره واژگان را در اولویت قرار میدهید، خبر خوش برای شما این است که هدف درستی را پیش رو قرار دادهاید...
اما خبر بد...
اگرچه اغلب افراد به طور طبیعی و با استدلالی درست متوجه میشوند که گسترش دایره واژگان تا حد ممکن، اولین گام تقویت زبان انگلیسی برای رسیدن به هر هدفی (از شرکت در کنکور کارشناسی ارشد و دکتری گرفته، تا کسب نمرات درخشان در آزمونهای بینالمللی زبان مثل آیلتس، تافل، جیآرای) است، اما نکته ناامید کننده اینجاست که اغلب افرادی که با این هدف شروع به کار میکنند، راههای نادرستی را برای گسترش دایره واژگان خود در پیش میگیرند:
اغلب ما فکر میکنیم که تمام زبان انگلیسی تنها در ۵۰۴ کلمه خلاصه شده و اگر این ۵۰۴ کلمه را به هر ترتیبی که شده حفظ کنیم (و نه حتی یاد بگیریم!) ، خیالمان راحت میشود که میتوان در تمام آزمونها، محاورات انگلیسی و... بینقص عمل کرد. شاید شما هم پیش از این چنین باوری داشتید. با ذوق و شوق فراوان به بازار کتاب رفتید و یک کتاب ۵۰۴ لغت ضروری خریدید و به خانه برگشتید.
شروع به ورق زدن کتاب کردید و سعی کردید کلمات را حفظ کنید. متوجه شدید که هیچ کدام از این کلمات را تا به حال حتی ندیدهاید و نتیجه گرفتید که از عهدهی حفظ کردن این تعداد لغات جدید که شما را وحشتزده میکنند، برنمیآیید.
کتاب را به گوشهای پرت کردید و دیگر به سراغش نرفتید. هنوز هم کتابهای لغتی که خریدهاید در قفسهی کتابخانه به شما دهنکجی می کنند.
اگر جز افرادی بوده باشید که به این راحتی ها تسلیم نمی شوند، حتماً تمام تلاشتان را برای حفظ کردن واژگان به خرج دادهاید، اما با مشکلاتی مواجه شدهاید که صرفاً با حفظ کردن نمی توانید آنها را حل کنید و همین مشکلات مانع یادگیری شما می شوند، به عنوان مثال:
درک نمیکنید که چرا یک کلمه باید چندین و چند معنا داشته باشد و از آنجاییکه منطق به وجود آمدن این معانی را نمیدانید، نمیتوانید آنها را به خاطر بسپارید.
تصمیم میگیرید که از بین تمام معانی کلمات، تنها یک معادل فارسی را به عنوان معنای اصلی کلمه انتخاب کنید و فقط همان یک معنا را به خاطر بسپارید. اما همیشه این ترس را دارید که مبادا معانی دیگر کلمه مد نظر طراح سئوالات یا نویسنده متون باشد و از بدِ روزگار و بر اساس قانون مورفی در اولین فرصت، این اتفاق میافتد و باز موجی از عصبانیت و ناامیدی را تجربه میکنید.
زمانی که گزینههای تست لغات را نگاه میکنید، فکر میکنید که معنای همه گزینهها را میدانید، اما احساس میکنید که هیچ کدام از گزینهها برای جای خالی مناسب نیست!
نه فقط در هنگام پاسخ به تستها، بلکه در هنگام مطالعه یک متن هم مشکل به وجود می آید؛ معنای کلمات جمله را یک به یک در کنار یکدیگر قرار میدهید و متوجه میشوید که جملهای احمقانه تشکیل شده که هیچ مفهومی ندارد و نمیتوانید هیچ چیزی از آن بفهمید.
همه این مشکلات به این دلیل است که معادلهای مناسبی برای کلمات تشکیلدهندهی جمله جایگذاری نکردهاید و همین موضوع باعث عدم درک مناسب از جمله میشود. بزرگترین مشکل اغلب افراد در پاسخگویی به سئوالات بخش "درک مطلب" در هر آزمونی نیز همین مسئله است.
جمع کثیری از افراد در مواجهه با چنین مشکلاتی، از یادگیری لغات انگلیسی ناامید شده و از این هدف دست میکشند.
اما شاید جز دسته دیگری از زبانآموزان هستید که حافظهای قوی دارید و به مدد حافظهتان موفق به حفظ کردن کلمات میشوید، اما با مشکلات جدیدی روبرو میشوید:
کلمات را از حفظ دارید، اما معنای آنها را فقط درهمان لیست لغاتی که ثبت کردهاید به خاطر میآورید و نه در جملات! و به همین دلیل نمیتوانید از حفظیات خود استفاده کنید.
به مرور زمان، به لغات جدیدی برمیخورید که بسیار شبیه به لغات قبلی است و از آنجاییکه دلیل این شباهتها و وجه تمایز بین کلمات را درک نمیکنید، دچار بینظمی و آشفتگیهای ذهنی و کلافگی میشوید.
اگر کلمهای را حفظ کرده باشید، قادر به تشخیص و ترجمه اَشکالِ دیگر همان کلمه (اسم، صفت، فعل و ...) در جملات نیستید. دلیل این مشکل آن است که با اصول ساخت و ترکیب اجزای کلمات و شیوه ترجمه آنها آشنا نیستید و صرفاً حفظیاتی را از بَر دارید.
روبرویی با چنین مشکلاتی باعث میشود که اغلب زبانآموزان دو برداشت اشتباه داشته باشند و این برداشتهای اشتباه، منجر به در پیش گرفتن اقداماتی اشتباه میشود که کار را برایشان سختتر میکند و در نهایت نتیجهای جز سرخوردگی، ناامیدی و نفرت بیشتر از زبان انگلیسی را در پی ندارد. اولین برداشت اشتباه این است که فکر میکنید برای آنکه دایره واژگان وسیعی داشته باشید باید کتابهای واژگان بیشتر و بیشتری را حفظ کنید!
بنابراین به سراغ کتابهای بیشتری میروید و سعی میکنید همهی آنها را حفظ کنید. اما بسیاری از مشکلاتی که داشتید برطرف نشدهاند! به عنوان مثال با اضافه شدن واژگان جدید، تعداد واژگان مشابه افزایش مییابد و شما بیشتر و بیشتر واژگان را با هم اشتباه میگیرید و همین موضوع روند یادگیری شما را به مرور کندتر و کندتر میکند و در نهایت به دلیل شباهتهای حل نشدهی فراوان بین کلمات، روند حفظ کردن شما متوقف میشود
هنوز هم نمیتوانید اشکال دیگر واژگان (اسم، صفت، فعل و ...) را تشخیص دهید و یا آنها را بسازید.
چند معنایی بودن واژگان همچنان برایتان جای سئوال است و قادر نیستید همه معانی را حفظ کنید و بسیاری از مشکلات دیگر همچنان پابرجاست!
حتی با حفظ کردن تمام لغات این کتابها نیز باز هم نمیتوانید به همه تستها پاسخ دهید و یا متون تخصصی خود را بصورت روان مطالعه کنید!
اما چرا؟! چرا با حفظ کردن تمام واژگان این کتابها باز هم مشکل دایره واژگان حل نمیشود؟! حتی مشاوران کنکور هم به این موضوع اذعان دارند که با حفظ کردن تمام لغات این کتابها باز هم نمیتوان به تمام تستهای آزمونهایی مثل کارشناسی ارشد پاسخ داد!
شاید باید ریشهی این مشکل را در نام این کتابها جستجو کنیم! آیا تا کنون به عنوان این کتابها دقت کردهاید؟!
شاید معنای واژه Essential را بدانید: ضروری، اساسی
اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید ریشهی این واژه چیست؟!
این صفت از ریشهی کلمهی اِسانس (Essence) گرفته شده و شما حتماً میدانید که اِسانس چیست؟!
عصارهی هرچیزی در واقع اسانسِ آن و یا اَساس موجودیتِ آن است و به همین دلیل، وجودِ آن اساسی و ضروری تلقی می شود! اما سئوال اینجاست که آیا اسانس هر چیزی، با خود آن چیز یکی است؟!
اسانس پرتقال که در یک آبمیوه استفاده میشود، عصارهی پرتقال است و نه خود پرتقال! بنابراین دارای تمام خواص پرتقال نیست!
اسانس گل محمدی (گلاب) عصارهی این گل است و نه خودِ گل! بنابراین دارای تمام خواص این گل نیست!
اسانس واژگان نیز عصارهی واژگانی است که در آزمونهایی مثل تافل یا آیلتس مورد سئوال قرار گرفتهاند و نه همه واژگان!
در نتیجه این واژگان، عصارهی واژگانی هستند که در این آزمونها با تکرار بیشتری مورد سئوال قرار گرفتهاند و بنا به تجربهی افرادی، بصورت کتابهایی گردآوری شدهاند! بنابراین اگرچه ضروری و اساسی تلقی میشوند، اما قطعاً کافی نیستند!!
روی جلد تمامی این کتابها میتوانید کلمهی "ضروری" را ببینید! این کلمه بدین معناست که اگرچه دانستن این لغات ضروری است، اما کافی نیست! عده زیادی از زبانآموزان مرتباً این سئوال را میپرسند که بالاخره با چند کتاب مسلط میشوم؟ و به دنبال کامل ترین منبع لغات زبان انگلیسی می گردند!
اغلب زبانآموزان بعد از اینکه متوجه این مطلب میشوند که کتابهای لغات ضروری ناکافیاند، به دنبال کاملترین منبع لغات میگردند.
اگرچه عدهای با گردآوری لغات همهی این کتابها و واژگان دیگری که در آزمونهای مختلف مطرح شدهاند، سعی در ایجاد یک منبع کامل داشتهاند، اما باز هم هیچ کس نمیتواند ادعا کند که تمام واژگان هر آزمونی را در اختیار دارد و بطور کامل پوشش میدهد.
شاید با خودتان بگویید: کاش چنین منبعی وجود داشت که تمام لغات آزمونهای مرا پوشش می داد! چنین منبعی وجود دارد! آیا شما واقعاً به دنبال کاملترین منبع لغات زبان انگلیسی میگردید؟! اجازه دهید کاملترین منبع لغات زبان انگلیسی را به شما معرفی کنیم: فرهنگ لغات زبان انگلیسی یا همان دیکشنری!!!
امکان ندارد واژهای در آزمونی مطرح شود که در این کتاب وجود نداشتهباشد! اما آیا شما قادرید همهی لغات موجود در این کتاب را حفظ کنید؟! در حقیقت موضوع اصلی، داشتن کاملترین منبع نیست! مسئله اینجاست که حتی اگر کاملترین منبع لغات را نیز در اختیار داشته باشید، چگونه باید به تمام واژگان آن منبع و همخانوادههای آنها به شکلی اصولی مسلط شوید؟!
موضوع اصلی داشتن روش و متدی برای یادگیری لغات این منابع است! بدون داشتن یک روش و متد اصولی، حتی داشتن کاملترین مرجع واژگان زبان هم دردی را دوا نخواهد کرد!
دومین برداشت اشتباه این است که حافظهی ضعیفتان را در ناتوانی یادگیری لغات زبان مقصر بدانید.در واقع حافظهی شما هیچ ایرادی ندارد، اما این برداشت اشتباه باعث میشود که به سراغ ابزارها و روشهایی بروید که مبتنی بر مرور هستند.
به همین دلیل به سراغ ابزارهای کمکحافظه، مثل جعبهی لایتنر و یا نرمافزارهای لایتنر و دیگر نرمافزارهای مبتنی بر مرور میروید. مرور کردن زمانی مفید خواهد بود که پیش از آن، مطلب مورد نظر را یاد گرفته باشید و نه حفظ کرده باشید!
.
بنابراین حتی به کمک این ابزارها نیز همچنان مشکلاتی پا برجاست:
جعبه لایتنر و یا نرمافزارها نمیتوانند به شما بگویند که چرا یک کلمه چندین معنا دارد و کدامیک معنای اصلی واژه است.
جعبه لایتنر و یا نرمافزارها در تشخیص اینکه کدام معنای کلمه را باید در جمله استفاده کنید به شما کمکی نمیکنند.
جعبه لایتنر و یا نرمافزارهای مرور، اصول ساختن اشکال دیگر یک کلمه (تبدیل اسم به صفت، صفت به فعل، اسم به فعل و برعکس) را به شما یاد نمیدهند و در نتیجه شما کلمات را بصورت گروهی و خانوادگی یاد نخواهید گرفت. به همین دلیل باید برای حفظ کردن هر واژه زمان جداگانهای صرف کنید و در نهایت هم، کلمات بصورت منسجم و دستهبندی شده در حافظهی شما جای نمیگیرند.
نرمافزارهای مبتنی بر مرور باعث نمیشوند که واژگان را بصورت گروهی یاد بگیرید و بتوانید واژگان همخانواده را شناسایی کنید.
کلمات مشابه بطور مداوم افزایش مییابند و این در حالی است که شما دلیل این شباهتها را درک نمیکنید و همین موضوع باعث آشفتگی ذهنی بیشتر، اشتباه گرفتن کلمات با یکدیگر و کلافگی شما میشود.
شاید شما هم یکی از افرادی باشید که از این ابزارها استفاده کردهاید و بعد از مدتی با این استدلال که این ابزارها کارایی ندارند، آنها را کنار گذاشتهاید.
اما مشکل از این ابزارها نیست! مشکل از استراتژی یادگیری زبانآموزان است. جعبههای لایتنر و یا نرمافزارهای مبتنی بر مرورهای متوالی، در صورت استفاده درست، بسیار مفید هستند.
زبانآموزان اغلب به فکر حفظ کردن هستند و به جای یادگیری واژگان، به دنبال روشهای حفظی میگردند. اما این ابزارها، برای مرور مطالب یادگیری شده کاربرد دارند و نه حفظ کردن طوطیوار!
فرض کنید بخواهید این فرمول را با جعبه لایتنر یا یک نرمافراز مبتنی بر مرور که از روشی مثل لایتنر استفاده میکند به خاطر بسپارید.
اگر با آن فرمول آشنایی نداشته باشید و بدون آنکه بدانید هر کدام از پارامترهای فرمول نمایندهی چه مفهومی هستند، واحد هر کدام از پارامترها چیست و از کل فرمول در چه مواقعی استفاده میشود، صرفاً با قرار دادن آن فرمول در سیستم لایتنر و با مرورهای مکرر، آن فرمول را یاد خواهید گرفت؟!! آیا قادر به استفاده از فرمول مد نظر در موقعیت مورد نیاز هستید؟!
اگر پاسخ شما منفی باشد، پس چگونه میتوان انتظار داشت که واژگان زبان را بدون آنکه اجزای آن را بشناسیم و کاربرد آنها را بدانیم، صرفاً با تکرارهای متوالی و تنها توسط این ابزارها بتوان یاد گرفت؟!
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که حتی استفاده از این ابزارها، به تنهایی و بدون داشتن یک روش و متد یادگیری اصولی، شما را به هدفتان یعنی گسترش و تقویت دایره واژگان زبان انگلیسی نخواهد رساند.
یادگیری لغات انگلیسی یک مهارت است و مهارتها با تمرین و تکرار اصولی و روشمندانه قابل کسب هستند.
اگر مهارت مد نظر به شکلی اصولی کسب شود، دیگر نباید نیازی به مراجعه به حفظیات باشد. به عنوان مثال مهارت رانندگی را در نظر بگیرید؛ بعد از کسب این مهارت، شما برای تعویض دنده نیازی به مرور حفظیات خود ندارید، بلکه این کار را بصورت خودکار و بدون رجوع به حافظهی خود برای مرور مراحل این فرآیند، انجام میدهید.
برای یادگیری لغات هم باید به دنبال راهکاری باشید که حداقلِ نیاز به استفاده از حافظه وجود داشته باشد، تا حتی در صورتی که واژهای را فراموش کردید، از طریق آن مهارت قادر به بازآوری معنای واژه باشید.
راه و روشهای اصولی برای رسیدن به هر دستاوردی، نیازمند تلاش مستمر و زمان هستند و سختیهایی دارند که اغلب دوست نداریم به این سختیها تن دهیم. به همین دلیل همیشه عدهای پیدا میشوند که از این راحتطلبی استفاده (و یا گاهی سواستفاده) میکنند و وعدهی رسیدن سریع و آسان و از راههای میانبر را به شما نشان میدهند. اگرچه این راههای میانبر به نظر جذاب و بیدردسر میآیند، اما همیشه عوارض به مراتب سختتری را به همراه دارند.
لس براون، مدرس موفقیت آمریکایی در مورد انتخاب راههای آسان میگوید:
لس براون ، سخنران و مدرس موفقیت
اگر راه آسان را انتخاب کنی، زندگی سختی خواهی داشت
امّا
اگر راه سخت را انتخاب کنی، زندگی راحتی خواهی داشت
یادگیری لغات زبان انگلیسی نیز از داشتن راههای آسان و سریع و راه حلهای یکشبه بینصیب نمانده. حتماً شما هم با یکی از این روشهای جدید که وعدهی یادگیری سریع هزاران لغت در یک روز را میدهند، مواجه شدهاید و یا از آن استفاده کردهاید. این روش، آخرین راهکار کسانی است که از هیچ یک از راههای پیشین نتیجه نگرفتهاند و یا شاید به دلیل راحتطلبی، ترجیح دادهاند که چنین وعدههایی را باور کنند. نام این روش را احتمالاً شنیده باشید:
تکنیکهای حافظه یا Mnemonics برای حفظ کردن مطالب از هر نوعی، از قدیمالایام مورد استفاده بوده و هستند. حتماً شما هم از این روشها استفاده کردهاید.
به عنوان مثال وقتی که میخواهیم یک شماره طولانی یا یک فرمول را حفظ کنیم، آنها را بصورت یک شعر در میآوریم و یا حروف اول هر کلمه را جدا میکنیم، تا با بهم چسباندن آنها یک کلمهی جالب یا بعضاً مضحک تشکیل شود و به این طریق آن را از یاد نبریم.
همانگونه که از اسم این روش (یادیار) مشخص است، به واسطه این تکنیک آنچه که از یاد رفته باشد را به یاد میآوریم! بنابراین این تکنیک، تکنیکی مربوط به حافظه است و ارتباطی به آموزش و یادگیری نداشته و ندارد!
اما تفاوت در کجاست؟! آیا از این تکنیک حافظه نمی توان به عنوان یک روش آموزشی و یادگیری استفاده کرد؟!
تفاوت در قالب یک مثال واضحتر خواهد بود:
شاید شما با این تکنیک یک فرمول فیزیک را حفظ کنید و به خاطر بسپارید، اما صرفاً حفظ بودن آن فرمول باعث نمیشود که محل کاربرد آن فرمول را تشخیص بدهید و بصورت درست بتوانید از آن استفاده کنید.
فرض کنید یک شماره تلفن را با این تکنیک حفظ کرده باشید، اما ندانید که این شماره مربوط به کجاست!! به طور قطع و یقین، آن شماره تلفن هرگز برای شما گرهگشا نخواهد بود و نمی توانید از آن استفاده کنید، چون نمیدانید که برای تماس با چه کسی باید از آن شماره استفاده کنید!
برای کلمات زبان هم این قاعده وجود دارد، شاید بتوان واژگانی را با این روش حفظ کرد، اما اینکه محل استفادهی آن واژه کجاست، واژه دارای چه نقشی در جمله خواهد بود، همخانوادههای آن واژه کدامند، چه لحنی در جمله ایجاد خواهد کرد و ... همه و همه محل سئوال باقی میمانند. به بیان سادهتر شما یک واژه را حفظ کردهاید، اما یاد نگرفتهاید!
حال عدهای این تکنیک حافظه را به نادرست، به عنوان یک روش یادگیری مطرح کردهاند و نام رمزگذاری، کدگذاری یا کدینگ یا یا تصویرسازی را برای آن انتخاب کردهاند که در واقع همان تکنیک حافظهی قدیمی است.
اگر هدف شما صرفاً حفظ کردن کلمات باشد، میتوانید این تکنیک حافظه را برای حفظ کردن (و نه یادگیری) تعدادی محدود از واژگان که حفظ کردن آنها برای شما دشوار است، بکار بگیرید.
اما بکارگیری اشتباه این تکنیک به عنوان یک روش یادگیری برای همه واژگان، نه تنها منجر به یادگیری نمیشود، بلکه با افزایش تعداد واژگان منجر به تشویش و بهمریختگی ذهنی نیز خواهد شد.
در توجیه عدم کاربردی بودن این روش به عنوان یک روش یادگیری، به طور خلاصه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ال پاچینو ، بازیگر و فیلمساز
توی زندگیم هر وقت به یه دوراهی رسیدم، بدون استثنا همیشه میدونستم راه درست کدومه، ولی همیشه راه غلط رو انتخاب کردم
میدونی چرا؟!
چون راه درست، لعنتی همیشه سختتر بود!
عدهای را میبینیم که در چنین کلاسهایی شرکت میکنند و آن را از سر شرم از دیگران پنهان میکنند و از بیان آنچه حفظ کردهاند خجالت میکشند!
همه ما هدفهایی در سر داریم تا از طریق رسیدن به آن اهداف بتوانیم از سوی خودمان و دیگران مورد احترام باشیم.
اگر بدانید افرادی که پیشینهی علمی آنها مورد تحسین شماست، از چنین روشی برای از بَر کردن واژگان استفاده کردهاند، چه دیدگاهی نسبت به جایگاه آنها و سطح دانش آنها پیدا خواهید کرد؟!
به هر کدام از این افراد چگونه نگاه میکنید:
وقتی بفهمید استاد دانشگاهتان که او را فردی آگاه و باسواد میدانید، با چنین روشی کلمات را به خاطر میآورد، نگاهتان نسبت به او چگونه تغییر خواهد کرد؟
وقتی بفهمید همکارتان ، همکلاسیتان ، مدیر یا رئیس شما با استفاده از چنین روشهایی مطلبی را از بر کرده است، آن شخص در نگاه شما چگونه خواهد بود؟! یک فرد با سواد و دانا، یا ...؟!
شما همان استاد دانشگاه آینده، مدیر آینده، متخصص آینده و رئیس آینده هستید...! به این موضوع فکر کنید که در نگاه کسانی که شما را یک متخصص میشناسند چگونه به نظر خواهید رسید...!
بنابراین شاید بهتر باشد به جای راحتطلبی و جستجوی راههای آسان، به دنبال راه درست و اصولی باشید و در ادامهی مسیر، دردسرها و مشکلات مضاعف را به جان نخرید!
اما اگر تمام این روشها اصولی نیستند، بنابراین روش درست و اصولی باید چگونه باشد و باید چه انتظاراتی از یک روش جامع و اصولی داشته باشید؟!
به جای آنکه مجبور باشید برای تک تک کلمات زمان و انرژی جداگانهای صرف کنید، آنها را بصورت گروهی و دستهبندی شده یاد بگیرید.
نه تنها یادگیری لغات کتابهای واژگان برایتان آسان شود، بلکه بتوانید لغات جدیدی که تا به حال آنها را ندیدهاید را نیز تجزیه و تحلیل کنید و معنای آنها را به درستی حدس بزنید.
به جای آنکه مجبور باشید همهی معانی نامربوط و گیجکنندهی یک کلمه را حفظ کنید و یا آنکه ریسک را به جان بخرید و فقط یکی از آن معانی را به خاطر بسپارید، میخواهید بدانید که چطور یک کلمه معانی متعددی پیدا کرده تا بتوانید در هر جملهای متناسب با مفهوم و موقعیت جمله، معنای مناسب را بطور خودکار و ناخودآگاه پیدا کنید.
میخواهید از شر شباهتهای کلافهکننده بین کلمات خلاص شوید و چه بهتر میشد اگر میتوانستید دلیل این شباهتها را بدانید و از آنها به نفع خودتان استفاده کنید.
به جای تکرارهای کسلکننده و زجرآور و یا استفاده از روشهایی مضحک و خجالتآور، که در نهایت نتیجهای جز شکست ندارند، میخواهید از یادگیری اصولی لغات زبان انگلیسی لذت ببرید و از شنیدن داستانها و حقایق نهفته در پیشینه واژگان لذت ببرید و این داستان ها را برای دیگران تعریف کنید.
ما هم این نیاز را احساس کردیم که چقدر خوب میشد اگر میتوانستیم روشی برای یادگیری لغات انگلیسی داشته باشیم که نه تنها علمی و اصولی باشد، بلکه سختی یادگیری را هم تا حد زیادی کاهش دهد و یادگیری لغات انگلیسی را فرآیندی جذاب و لذتبخش نماید، تا حدی که به یادگیری مستمر واژگان اعتیاد پیدا کنیم و از یادگیری این دانش لذت ببریم. به همین دلیل پس از چندین سال مطالعه، دوره جامعی را با هدف پاسخگویی به نیازهای موجود، تغییر نگرش افرادی که از زبان انگلیسی نفرت دارند و کسب لذت از یادگیری این مهارت ضروری طراحی کردیم و خوشحالیم که امروز این دوره جامع آموزشی را با افتخار به شما معرفی کنیم :
با معرفی ...
کسب مهارت یادگیری لغات زبان انگلیسی و تجزیه و تحلیل واژگان زبان انگلیسی
نیازی نیست برای هر کلمه زمان جداگانهای را صرف کنید یا برای هر کلمه جملهای بیمعنا به عنوان کد حفظ کنید! هر ریشه به منزله شاهکلیدی است که توسط آن میتوان قفل بسیاری از واژگان را گشود. به ازای هر ریشهای که یاد بگیرید، حداقل ۱۰ الی ۲۰ واژه جدید پیش روی شما فرو خواهد ریخت و با کمترین تلاش، معنای همه آنها برایتان آشکار میشود. به نظر عالی میرسد، اینطور نیست؟! بعد از این فقط به واژگان همریشه نگاه کنید و فروریختن آنها را تماشا کنید... به همین دلیل است که نام دوره جامع ریشه شناسی، دومینو انتخاب شده است! تنها کافیست ریشهای را شناسایی کنید، پس از آن تنها کار شما تماشای لذتبخش سقوط تک تک واژگانی است که با آن ریشه ایجاد شدهاند! دستشان برایتان رو میشود و همانند دومینوهای به صف شده، پیش روی شما فرو میریزند!
به عنوان مثال فرض کنید میخواهیم ریشهی AUD را یاد بگیریم. به محض اینکه شما این ریشه را ببینید، به طور ناخودآگاه در ذهن خود به دنبال کلماتی خواهید گشت که دارای این ریشه باشند و احتمالاً کلمهی Audio جز اولین کلماتی است که به ذهنتان خواهد رسید.
شما میدانید که این کلمه برای نامگذاری فایلهای "شنیداری" مورد استفاده قرار میگیرد.
با دانستن این نکته که کلمهی Audio مفهوم "شنیدن" را در خود نهفته دارد، شما خواهید دانست که در هر واژهای که ریشهی AUD را در آن ببینید، حتماً مفهوم "شنیدن" نیز در آن نهفته است.
همین نکتهی کوچک باعث می شود که دست بسیاری از واژگان ناآشنا برایتان رو شود، و اینجاست که با کلمهی سرسلسلهی Audio، بقیهی کلمات همشکل و همجنس شروع به ریزش میکنند:
وقتی اطلاعات جدیدی دریافت میکنید، مغز در قسمت حافظه بلندمدت خود دنبال چیزی معادل یا شبیه آن میگردد تا بتواند درک بهتری از اطلاعات جدید ایجاد کند. بعد از یادگیری هر ریشه، حساسیت ذهنی شما در مورد ریشه مورد نظر، به حدی بالا میرود که این تمایل برای مغز وجود دارد که در بین تمامی کلماتی که شبیه ریشه مورد نظر هستند ارتباط برقرار کند. بنابراین به طور ناخودآگاه و در مدت زمانی بسیار کوتاه، در بین کلماتی که در دایره واژگان خود دارید (حتی کلمات زبان مادری) شروع به جستجو میکنید. در نتیجهی آن جستجو، شباهتهایی را پیدا میکنید که شما را کنجکاو میکنند. از این جهت شباهتهایی که پیش از این مایه سردرگمی و کلافگی میشد، حالا به عاملی کنجکاوکننده و جذاب تبدیل میشوند، چون مغز عاشق برقرار کردن ارتباط بین اطلاعات جدید و دانستههای قدیم و ایجاد شبکهای از این اطلاعات مرتبط است. به نظر شما نام یکی از مشهورترین برندهای اتوموبیل، میتواند ارتباطی با این ریشهی "شنیدن" داشتهباشد؟!!
حالا دوست دارید که کنجکاویتان را ارضا کنید! با یافتن ارتباط بین ریشه مورد نظر و واژگان آشنایی که شما را کنجکاو میکنند، حقایقی جذاب و شنیدنی برایتان روشن میشود. کلماتی که پیش از این بارها در زندگی روزمره آنها را شنیده بودید و بدون آنکه دلیل نامگذاری آنها را بدانید، از آنها استفاده میکردید و از کنار آنها میگذشتید، حالا برایتان رنگ و بوی جدیدی میگیرند :
اوایل قرن بیستم یک مهندس آلمانی به نام آگوست هورک (August Horch) کمپانی تولید خودرویی را بصورت سهامی به اسم خودش؛ به نام Horch motorwagenwerke AG به معنای کارخانه اتوموبیل سازی هورک! تاسیس کرد اما بعد از مدتی با مدیران ارشد کمپانی مشکل پیدا کرد و به نوعی او را مجبور به استعفا از شرکتی کردند که خودش موسس آن بود! (مشابه اتفاقی که برای استیو جابز افتاد)
به محض استعفا، آقای هورک تصمیم گرفت که کمپانی خودروسازی دیگری برای بار دوم تاسیس کند! پس کمپانی دوم را هم به نام خودش و به اسم Horch Automobilewerke به ثبت رساند!
کمپانی اولی که آقای هورک از آن کناره گیری کرده بود برای آنکه در کار او خلل ایجاد کند و یا به اصطلاح چوب لای چرخ او بگذارد، از آقای هورک شکایت میکند! اما به چه اتهامی ؟!
به اتهام سوءاستفاده از نام تجاری شرکت هورک!!
آنها مدعی شده بودند که نام "هورک" متعلق به شرکت آنهاست و آقای آگوست هورک، حق استفاده از این نام را برای کمپانی تازه تاسیس خود، ندارد!
بعد از کشمکشهای قانونی فراوان، نهایتاً دادگاه عالی، رای خود را به نفع شرکت هورک که آقای هورک از آن کنارهگیری کرده بود، صادر کرد! با این ادله که اگرچه این نام، نام خانوادگی آقای هورک بود، اما به عنوان یک نام تجاری، قبلاً به ثبت رسیده است و در نتیجه او حق ندارد برای شرکتی دیگر از این نام استفاده کند!
این موضوع که آقای هورک از شرکتی که خود موسس آن بود، کنار گذاشته شده و حالا حتی نمیتواند از نام خود برای کمپانی جدیدش استفاده کند، برای او بسیار سنگین و غیرقابل هضم بود!
بنابراین آقای هورک، برای تلافی و پیدا کردن نامی جدید، جلسهای را با شرکای جدیدش در منزل یکی از همین شرکا ترتیب میدهد! آقای هورک قصد داشت جواب دندانشکنی به شرکت سابقش بدهد، بنابراین به دنبال یک نام ویژه بود!
شرکا گرم بحث بودند و هر یک پیشنهادی میدادند! آقای هورک همچنان میخواست با ترفندی از نام خودش استفاده کند، اما هیچ یک از شرکای حاضر در جلسه پیشنهاد جالب توجهی ارائه نمیکردند!
فرزند نوجوان میزبان جلسه، که در گوشهای از اتاق نشسته بود و اتفاقاً مشغول مرور درسهای زبان لاتین خود بود، ایدهای به ذهنش رسید!!
رو به آقای هورک کرد و گفت: درست است که شما دوست دارید از نام خودتان برای کمپانی جدیدتان استفاده کنید، اما چه اصراری دارید که نامتان حتماً به زبان آلمانی باشد؟!
بسیاری از برندها و نامهای تجاری بزرگ از کلمات لاتین برای نامگذاری استفاده میکنند! شما هم همین کار را بکنید!
آقای هورک پرسید: یعنی چه کار کنیم؟
پسر شریکش پرسید: میدانید معنای نام خانوادگی شما در زبان آلمانی به چه معناست؟!
آقای هورک گفت یعنی : شنیدن، گوش دادن!
حتماً می توانید پاسخ پسر شریک را حدس بزنید! پسر پاسخ داد: معادل نام شما و مفهوم شنیدن، در زبان لاتین هست:
و اینگونه بود که برند بلندآوازهی Audi متولد شد و حالا شما ارتباط این شباهت را می دانید!
آیا از دانستن دلیل نامگذاری یکی از مطرحترین برندهای اتوموبیل و ارتباط آن با ریشه Aud و کلمات مربوط به آن لذت بردید؟! برای دانستن یک داستان دیگر آمادهاید؟! اگر پاسخ شما به این پرسش مثبت باشد، به این معناست که فرمانهای لذت، به مغز شما ارسال شدهاند تا با انجام بیشتر و بیشتر این کار، برای مغز دوباره لذتآفرینی کنید! در دوره جامع ریشه شناسی دومینو، شما بیشتر و بیشتر این کار را انجام میدهید، کسب این لذت به عادت شما تبدیل میشود و بعد از مدتی به آن اعتیاد پیدا میکنید! همیشه لذتهای کوچک زمینهساز اعتیادهای بزرگاند، اینطور نیست؟!! فقط با نیت خوردن یک مشت تخمه آفتابگردان، پاکتی لبریز از تخمهها را پیش رویتان میگذارید اما زمانی که پاکت خالی شد متوجه میشوید که چه کار کردهاید! در دوره ریشهشناسی، این لذتهای کوچک را تجربه میکنید، به آنها عادت میکنید و سپس معتادِ آنها میشوید و زمانی به خودتان میآیید که متوجه میشوید چندین هزار واژه جدید را یادگرفتهاید و مسیری سخت و طولانی را بدون آنکه متوجه شده باشید، به راحتی و با تجربهای لذتبخش پیمودهاید. لذت بردن از این روند دو مزیت بزرگ به همراه خواهد داشت: تسریع روند یادگیری و همچنین عدم یکنواختی و خستهکننده بودن مطالب آموزشی.
در روشهای غیراصولی سعی بر این است که با گره زدن یک کلمه به جملهای نامربوط ، بیمعنا و یا تصویری نامتعارف، آن را در ذهن ماندگار کنند. این روش ارتباطی بین دانستههای قبلی شما و واژه جدید ایجاد نمیکند. در نتیجه واژه حفظ شده بدون آنکه نقطه ارتباط و اشتراکی با اطلاعات قبلی داشته باشد، در ظرف حافظه معلق میماند و بعد از مدتی فراموش میشود.
بر اساس متد هوک، هر مطلب جدیدی که وارد مغز میشود همانند یک زندانی تازهوارد، به هر تلاشی برای فرار دست میزند. اما نامها و کلمات آشنایی که در حافظه بلندمدتمان ثبت شدهاند (مثل Audi و Audio)، همانند قل و زنجیرهایی عمل میکنند که اگر زندانیان تازهوارد را به آنها گره بزنیم، بعد از مدتی تلاش برای فرار از ذهن، انگیزهی خود را از دست میدهند و برای همیشه در ذهن ماندگار میشوند.
بعد از یادگیری یک ریشه، چشم و ذهن شما نسبت به آن ریشه حساس میشود. فرض کنید که با یادگیری یک ریشه، ۲۰ واژه جدید به دایره لغات خود اضافه کردهاید. حالا با واژهای جدید مواجه میشوید که اگرچه پیش از این، آنرا ندیده بودید، اما ریشهای آشنا در میان واژه میبینید! شاهکلید در اختیار شماست و واژه مورد نظر به راحتی رمزگشایی میشود. بنابراین بدون مراجعه به فرهنگ لغات میتوان پیشبینی کرد که مفهوم اصلی واژه مورد نظر چیست!
آیا میتوانید حدس بزنید که کلمهی Auditorium به چه معناست؟ البته شما هنوز به پسوندها و پیشوندها تسلط ندارید و شاید نتوانید معنای دقیق این کلمه را حدس بزنید. اما با دیدن ریشهی Aud در این کلمه، بدون آنکه این واژه را قبل از این دیده باشید، به راحتی میتوانید حدس بزنید که این کلمه ارتباطی با مفهوم "شنیدار و شنیدن" دارد، اینطور نیست؟!
در روشهای غیر اصولی، که ادعای استفاده از تکنیک تصویرسازی را دارند، به ازای هر واژه تصویری نامربوط ایجاد میکنند که منحصر به همان واژه بوده و قابل تعمیم به سایر واژگان نیست.یکی از خصوصیات یادگیری واژگان زبان انگلیسی به روش ریشهشناسی، که باعث میشود نیازی به حفظ کردن معنای واژگان نداشته باشید، این است که تکتک اجزای واژگان تصویری متمایز را به ذهنتان میآورند که با کنار هم قرار دادن این تصاویر، به راحتی میتوانید معانی واژگان را استنباط کنید و متناسب با موقعیت و جملهای که کلمهی مورد نظر در آن به کار رفته، آن را ترجمه کنید. تمامی تصاویری که به ازای هر کدام از اجزای کلمات ارائه می شود، ثابت بوده و برای واژگان بعدی هم قابل استفاده هستند. در نتیجه نیازی به ایجاد کدها و تصاویر جدید به ازای هر واژه ندارید و این باعث میشود میزان حفظیات شما به حداقل برسد. این قابلیت را "یادگیری لغات با تصویرسازی" مینامند که توسط هیچ روش دیگری قابل اجرا نیست.
در این مثال میبینید که چگونه با قرار دادن تصاویر مربوط به هر کدام از اجزای کلمهی Auditorium، قادر خواهیم بود بعد از هر بار مشاهدهی این واژه، معانی مختلف این کلمه را بدون حفظ کردن استنباط کنیم و متناسب با جمله بکار بگیریم:
بخش دوم تکنیک تصویرسازی، استنباط معانی متعدد از تصویر اولیه است. عبارت "محلی برای شنیدن" میتواند تصاویر متعددی را برای مغز ایجاد کند و دقیقاً به همین دلیل معانی متعدد از یک واژه استنباط می شوند.
"محلی برای شنیدن" میتواند سالن اجتماعات و یا تالار کنفرانس باشد که محلی است برای شنیدن سخنرانی و عدهای برای شنیدن سخنرانی در آن حاضر میشوند و یا شاید سالن کنسرت باشد که محلی است برای شنیدن موسیقی و یا حتی بطور خاص برای جایگاه حضار به کار برود، که محلی است که افراد در آن مستقر میشوند تا به چیزی گوش دهند.
بنابراین شما منطق ایجاد معانی مختلف را متوجه شدهاید و چنانچه این واژه در متون مختلف ظاهر شود، بر اساس موضوع متن، خواهید دانست که مفهوم "محلی برای شنیدن" به کدام معنا دلالت دارد و به راحتی از ترجمه صحیح استفاده خواهید کرد.
هنگامی که واژگان را بدون درک مفهوم اصلی آنها صرفاً حفظ کنیم، تنها به همان یک معنا محدود هستیم. اگر آن معنا را فراموش کنیم به طور کلی آن واژه را از دست میدهیم. موارد بسیاری پیش میآید که معنای واژه مد نظر را میدانیم، اما آن معنا به هیچ وجه مناسب جملهای که در آن به کار رفته است، نمیباشد. اگر ریشه واژه مد نظر را بدانید، بدون آنکه مجبور باشید معنای واژه را حفظ کنید، معنای آن را درک کردهاید و در هنگام ترجمه و یا پاسخ به تستها میتوانید به فراخور موقعیت، معادلهای مناسبی را بدون فکر قبلی و بصورت فیالبداهه برای واژه مد نظر ارائه کنید. با درک ریشه واژه نه تنها ملزم به حفظ کردن معانی نیستید، بلکه با اعتماد به نفس میتوانید معادلهایی که مناسب میدانید را به فراخور موقعیت ایجاد و استفاده کنید.
اغلب افراد جلسات آزمون را با مترجمی یک متن در دارالترجمه اشتباه میگیرند و در ذهن خود به دنبال معادلهای دقیق میگردند و زمان خود را برای جملهسازی هدر میدهند. در جلسات آزمونها هدف شما درک مطلب و پاسخگویی به سئوالات در کمترین زمان ممکن است، بنابراین نیازی به معادلهای دقیق برای واژگان ندارید، تنها نیاز شما درک معنای واژه و عبور از آن است. اما کاری که اغلب افراد انجام میدهند این است که بعد از دیدن هر واژه، زمانی را صرف فکر کردن و یادآوری معنای دقیق واژگان و سپس جملهسازی با آن کلمات میکنند که این روند در مجموع، زمان زیادی از آزمون را هدر خواهد داد. بعد از یادگیری ریشههای زبان انگلیسی، نیازی به صرف زمان و فکر کردن ندارید، چون با نگاه کردن به واژه، معنای واژه را میبینید و نه خود واژه را! این ترفند باعث میشود هنگامی که هدف شما از خواندن متن، درک مطلب است (و نه ترجمه!) با سرعتی بسیار بیشتر از قبل متون را بخوانید و از آنها عبور کنید. (تصویر واژه و آنچه شما میبینید)
در جمله زیر که برگرفته از روزنامه New York Times است، تصور کنید که معنای کلمه Auditorium را فراموش کردهاید. به تفاوت توانایی خواندن و درک جمله، بین حالتی که به ریشهها مسلط هستید و حالتی که ریشهی واژه را نمیدانید توجه کنید:
مهندسی صوت دفاتر کار باز را به فضاهای خصوصی تبدیل میکند، .... (معنی این کلمه چی بود؟! یادم نمیاد!)
(معنای کلمهی Auditorium را به خاطر نمیآورید، بنابراین از خواندن بقیهی جمله باز میمانید)
مهندسی صوت دفاتر کار باز را به فضاهای خصوصی تبدیل میکند، محلی(um-) مربوط به(tori-) شنیدن(audi) را به اتاقک اعتراف گناه!
اگرچه در حالت دوم نیز شما معنای کلمهی Auditorium را به خاطر نمیآورید، اما با این حال میتوانید واژه را بصورت تحت اللفظی ترجمه کنید، معنای آن را درک کنید و به مطالعهی بقیهی متن ادامه دهید.
نیازی ندارید که فکر کنید در این جمله منظور نویسنده از "محلی برای شنیدن" دقیقاً کجا بود!! آیا منظور نویسنده تالار کنفرانس بود یا سالن کنسرت؟!
با دانستن ریشه نیازی به فکر کردن به این موارد ندارید، شما متوجه شده اید که منظور نویسنده این بوده که:
"مهندسی صوت قابلیتی دارد که می تواند محل هایی که اختصاصاً برای پخش صدا بصورت عمومی طراحی شده اند را به حدی دستخوش تغییر کند که مانند اتاقک اعتراف کلیسا محلی مناسب پچ پچ کردن باشد، بدون آنکه صدایی پخش شود"
بنابراین شما بدون آنکه در ذهن خود به دنبال یک معادل مناسب بگردید، توانستید کلمه را بصورت تحت اللفظی ترجمه کنید و به سرعت از آن عبود کنید. توانایی ترجمه تحت اللفظی واژگان با روشی جز دانستن ریشه ها و تسلط بر وندها امکان پذیر نیست.
یکی از بحث های همیشگی زبان آموزان این است که بالاخره لغات انگلیسی را، با ترجمه فارسی حفظ کنیم یا با ترجمه انگلیسی ؟! جواب ساده است: هیچ کدام! اگر شما ریشه کلمات را بدانید هیچ فرقی نمی کند که معنای فارسی را ببینید یا انگلیسی! شما عمقِ جانِ کلمات را درک کردهاید، بنابراین فارسی یا انگلیسی بودن معادلی که به خاطر میسپارید تفاوتی نمیکند.
(AUDItorium)کلمه مورد نظر | نوع ترجمه |
---|---|
the space set apart for the audience in a theater, school, or other public building. | انگلیسی به انگلیسی |
تالار كنفرانس ، تالار شنوندگان ، شنودگاه | انگلیسی به فارسی |
محلی برای شنیدن و گوش دادن به کسی یا چیزی | ریشه شناسی |
در حالت انگلیسی به انگلیسی، این واژه محلی برای شنوندگان در سالن تئاتر، مدرسه یا دیگر ساختمانهای عمومی تعریف شده که منظور همان جایگاه حضار است. در تعریف بعدی، این واژه ساختمانی برای اجتماعات عمومی و یا سالنهای عمومی تعریف شده که معادل سالن اجتماعات و تالارهای کنفرانس است و همین معادلها نیز در حالت انگلیسی به فارسی وجود دارد. همهی این تعاریف اشاره به محلی برای شنیدن دارد که معنای ریشهشناختی این واژه است و همهی این معانی از همین معنای ریشهشناختی استنباط شدهاند. بنابراین اگر شما معنای ریشهشناختی این واژه را بدانید برایتان فرقی نمیکند که ترجمهی انگلیسی را به خاطر بسپارید یا ترجمهی فارسی! چرا که شما میدانید این واژه را میتوان به هر محلی که برای شنیدن چیزی مورد استفاده قرار میگیرد نسبت داد.
بنابراین ممکن است این کلمه را در جایی شنودگاه ترجمهکنید و در جایی دیگر سالن اجتماعات مدرسه، بدون اینکه بخواهید همهی معانی را حفظ کنید.
برای رسیدن به یک ترجمه و معنای درست از هر واژه، ابتدا باید بدانیم نقش هر کلمه چیست؟ باید آن را بصورت فعل ترجمه کنیم یا اسم یا صفت و یا قید؟
اگر هر واژه را یک فیلم فرض کنیم، وندها کارگردانان واژگان هستند و تعیین میکنند که هر کلمه چه نقشی را در جملات بازی میکند. بسیاری از افراد نمیتوانند واژه مد نظر را به درستی ترجمه کنند، چون نمیدانند بایستی آن کلمه را بصورت فعل ترجمه کنند، یا بصورت اسم یا صفت؟! در دوره جامع ریشه شناسی، پیشوندها و پسوندهایی معرفی میشوند که پیش از این از وجود آنها اطلاعی نداشتید و توسط این وندها میتوانید نقش واژگان را به درستی تشخیص دهید. این مبحث نه تنها در درک متون و ترجمه مطالب بسیار حیاتی است، بلکه گره بسیار بزرگی را از ضعفهای گرامری و دستوری زبانآموزان خواهد گشود.
بسیاری از دانشجویان از این موضوع گله دارند که اگرچه کلمات و معانی آنها را میدانند اما هنگامی که قصد استفاده از آن واژه را در هنگام نوشتار دارند، املای صحیح کلمه را نمیدانند و یا همه کلمات را با شک و تردید مینویسند. هنگامی که شما واژگان را با تجزیه و تحلیل و جداسازی اجزای آنها میآموزید، کلمات بصورت جزء به جزء و تکه تکه در ذهن شما نقش میبندند و نتیجتاً هنگام نوشتن نیز، بصورت جزء به جزء به ذهنتان فراخوانده میشوند. این ترفند باعث میشوند که اشتباهات نوشتاری به حداقل ممکن برسد. ضمن آنکه یکی از ارکان یادآوری واژگان از طریق شکل و فرم ظاهری(Morphology) آنهاست، بنابراین دانستن نوشتار صحیح واژه، نقش بزرگی را در یادگیری آن ایفا میکند.
شاید برایتان عجیب باشد، اما بعد از این دوره استعداد زیادی برای یادگیری دیگر زبانهای پرکاربرد، مثل زبان فرانسه، ایتالیایی و اسپانیایی را دارید!! چرا و چطور؟!
شما در طی این دوره به طور حرفهای با ریشههایی از زبان لاتین آشنا میشوید، که این زبان مادر زبانهایی مثل زبان فرانسه است و نتیجتاً بسیاری از واژگانی که در زبانهایی مثل زبان فرانسه خواهید دید، از ریشههایی برگرفته شده است که شما در این دوره آموخته اید. بنابراین پتانسیل بالایی برای یادگیری زبان سوم در آینده خواهید داشت.
با چه روشی غیر از روش اصولی ریشهشناسی میتوان انتظار چنین قابلیتی را داشت؟!
موتزارت ، موسیقیدان
نبوغ در سادگی نهفته است!
اگر هنوز به این روش و یا به تواناییهای خودتان شک دارید، یک خبر امیدبخش برایتان داریم!
این تنها شما نیستید که با یادگیری لغات انگلیسی مشکل دارید!
حتی خود انگلیسی زبانان هم برای یادگیری لغات انگلیسی مشکل دارند!!
مطالعات نشان میدهند که از بین تمامی لغات زبان انگلیسی، تنها نزدیک به ۲۰ درصد از واژگان این زبان اصالتاً انگلیسی هستند.
بیش از ۸۰ درصد کلمات زبان انگلیسی، واژگان قرضی یا وامواژه هستند، به این معنی که از زبانهای دیگر وام گرفته شده و وارد زبان انگلیسی شدهاند.
بنابراین خیلی دور از ذهن نیست که یادگیری لغات انگلیسی برای خود انگلیسی زبانان هم یک چالش باشد چرا که بیش از ۸۰ درصد واژگان این زبان، کلماتی از زبانهای بیگانه هستند.
برای رفع این مشکل از سنین پایه، در ایالات متحده امریکا از ۹۰ سال پیش تا کنون، همه ساله مسابقهای ملی با جایزهای ۴۰۰۰۰ دلاری، تحت عنوان National Spelling Bee برگزار میگردد که موضوع آن یادگیری لغات انگلیسی است.
شرکت کنندگان این مسابقه نه تنها باید به معانی واژگان مسابقه مسلط باشند، بلکه باید بتوانند واژگانی که برایشان مطرح می شود را با ترتیب کاملاً درست هجی کنند و تک تک حروف تشکیل دهنده ی واژه مد نظر را به درستی و با ترتیب صحیح ادا کنند.
ادای اشتباه تنها یک حرف، منجر به حذف شرکت کننده از مسابقه خواهد شد!
همه ساله نزدیک به ۱۱ میلیون دانشآموز از سرتاسر ایالات متحده و به تازگی کشورهایی مثل کانادا، چین، ژاپن، غنا، مکزیک، جاماییکا و نیوزیلند، با شرکت در این مسابقه سطح واژگان و دایره لغات زبان انگلیسی یکدیگر را به چالش میکشند.
مراحل نهایی این سلسله مسابقات، هر سال به صورت زنده از شبکههای تلویزیونی مطرحی همچون ESPN پخش میشود.
.
نکته جالبتر آنکه اغلب نوجوانانی که در این مسابقات به مقام قهرمانی میرسند اصالتاً انگلیسی زبان نیستند و اتفاقاً اکثراً آسیایی تبار هستند!
بنابراین آنها قطعاً باید تکنیکهایی برای یادگیری سریع لغات انگلیسی داشته باشند یا اینکه مربیان آموزش لغات انگلیسی، روشهای خاصی به آنها یاد بدهند تا بتوانند در مدت زمانی کوتاه چنین نتایج خیرهکنندهای کسب کنند.
سطح دشواری واژگان در این مسابقات، به اندازهای است که حتی انگلیسی زبانان بزرگسال و تحصیلکرده نیز آن کلمات را نه دیده و نه شنیدهاند!
آیا میخواهید بدانید این نوجوانان از چه تکنیکی برای یادگیری واژگان فوقالعاده سخت استفاده می کنند؟!
فیلمی با عنوان Akeelah and the Bee (به معنای آکیلا و مسابقه کلمات) در سال ۲۰۰۷ درباره این مسابقه ساخته شده است.
این فیلم داستان دختر ۱۱ سالهای به نام آکیلا را روایت میکند که قصد شرکت و کسب مقام قهرمانی در این مسابقه ملی را دارد.
او بعد از مدتی تلاش انفرادی برای یادگیری لغات انگلیسی، متوجه میشود که بدون مربی و یک متد آموزشی صحیح لغات انگلیسی، قادر به یادگیری واژگان نیست.
بنابراین به یک استاد آموزش لغات انگلیسی مراجعه میکند.
دکتر لارابی (Larabee) که استاد دانشگاه است و تجربه شرکت در این مسابقه را نیز داشته است آموزش او را به عهده میگیرد.
در قسمتی از داستان دکتر لارابی راز یادگیری واژگان را برای شاگردش فاش میکند و به او نشان میدهد که یادگیری لغات بزرگ و ترسناک، اصلاً سخت نیست و برای یادگیری لغات زبان انگلیسی نباید آنها را طوطیوار تکرار کرد. یادگیری واژگان، نیازمند دانش و تکنیکی است که با دیدن سکانس کوتاهی از این فیلم برایتان روشن خواهد شد:
بنابراین اگر این روش یادگیری واژگان زبان انگلیسی، برای خردسالان و غیرانگلیسی زبانان قابل استفاده باشد، شما نیز با هر پایه و هر سطحی از دانش زبان انگلیسی قادر هستید اصول واژهسازی را آموخته و به سرعت دایره واژگان خود را افزایش دهید. با استفاده از این روش متوجه میشوید که شما بسیاری از واژگان را از پیش میدانستید و تنها چیزی که نیاز داشتید، توانایی تجزیه و تحلیل ریشهها و اجزای سازندهی واژگان یعنی وندها بوده است که در دوره جامع ریشهشناسی دومینو به این مهارت دست پیدا میکنید.
برای یادگیری ریشهای و اصولی واژگان زبان انگلیسی، بایستی ۳ مهارت اصلی را کسب کنید که در این دوره آموزشی جامع، این سه مهارت به زبانآموزان آموزش داده میشود:
توانایی شناسایی ریشهها یا هسته اصلی کلمات، برای درک مفهوم و ایده اصلی واژه.
شناسایی وندها، شامل پیشوندها و پسوندها، معانی که هر کدام از وندها در کلمات میتوانند ایجاد کنند و تاثیری که هر کدام از وندها در نقش کلمه در جمله(part of speech) ایجاد خواهد کرد.
توانایی تجزیه و تحلیل ریشهها و وندها در کنار یکدیگر و استدلال معانی حاصل از ایجاد کلمه.
هدف اصلی این دوره یادگیری و ایجاد تسلط بر حیطه واژگان است، بنابراین در دوره جامع ریشه شناسی به موارد زیر پرداخته نمیشود:
تدریس قواعد دستوری و گرامری:
اگرچه در این دوره مباحث گرامری تدریس نمیشود، اما بین واژگان و مباحث گرامری فصل مشترک بسیار مهمی وجود دارد که آن، شناخت نقشهایی است که هر واژه با توجه به وندهایش میتواند بپذیرد. دانشجویان در این حیطه به تسلط کامل خواهند رسید و از این لحاظ کمک بسیار بزرگی به یادگیری مباحث گرامی خود خواهند کرد.
یادگیری اصولی واژگان زبان انگلیسی از طریق ریشهشناسی لاتین و یونانی، یک روش نوآورانه و جدید نیست، بنابراین کسی نمیتواند ادعایی مبنی بر ابداع این روش داشته باشد. اما دوره جامع ریشه شناسی پاروت از جهات بسیاری متمایز است:
ریشههای واژگان مبحثی متمایز از وندشناسی است. در بسیاری از کلاسها، پیشوندها و پسوندها به جای ریشهها معرفی میشوند و یا آنکه بطور درهم آمیخته تدریس میشوند. به همین دلیل دانشجویان از ایجاد تمایز بین وندها (که تعیین کننده نقش واژگان هستند) و ریشهها (که تعیینکننده هستهی معنایی واژگان هستند) ناتوان میمانند. نتیجتاً دانشجویان واژگان را بطور ناقص خواهند آموخت، چرا که اگرچه توانایی شناسایی و ترجمه ابتدا و انتهای واژه (پیشوند و پسوند) را دارند، اما به دلیل عدم آشنایی با ریشه و هسته اصلی واژه، از تشخیص خانواده واژگان، ترجمه صحیح واژگان و یادگیری آنها بصورت گروهی باز میمانند. در دوره جامع ریشه شناسی دومینو، بصورت جداگانه به وندها و ریشهها پرداخته خواهد شد و تمامی وندهای مورد استفاده در واژگان بصورت مجزا از ریشهها، مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
در این دوره تمام واژگانی که مربوط به یک ریشه هستند آموزش داده میشود و دانشجو میتواند این آسودگی خاطر را داشته باشد که پس از این، هرگز واژهای جدید را از ریشهای تدریس شده نخواهد دید، مگر آنکه در دوره جامع ریشه شناسی تدریس شده باشد. این در حالی است که نه تنها در برخی کلاسها، بلکه در همه منابع و کتب مربوط به این حوزه، ریشهها صرفاً معرفی شده و برای هر کدام مثالهای محدودی بدون هیچگونه تجزیه و تحلیل معنایی آورده شده است و در نتیجه تمام لغات مربوط به یک ریشه پوشش داده نشده است. درپاروت، این مهم با مطالعه شبانهروزی منابع تخصصی متعدد ریشهشناسی محقق شده است که در این دوره جامع در اختیار دانشجویان قرار میگیرد.
در این دوره تنها به معرفی ریشهها و واژگان مربوط به آنها بسنده نمیشود. نکته اصلی در یادگیری واژگان به روش ریشه شناسی، توانایی تجزیه و تحلیل معانی واژگان از طریق ریشهها میباشد. با توجه به آنکه هر کلمه از ترکیب پیشوندها، ریشههای اصلی و پسوندها تشکیل شده است، بنابراین میتوان گفت که هر واژه خود به تنهایی یک جمله کوتاه است که پیامی را ارسال میکند. دانشجو باید به مهارتی دست پیدا کند تا بدون آنکه به حفظیات خود متکی باشد و حتی در مواقعی که معنای واژه را از یاد برد، بتواند با تجزیه و تحلیل کلمه معنای تخمینی واژه را مجدداً استنباط نماید.
ریشههای بیشماری در زبان انگلیسی وارد شدهاند و هزاران واژه را در حوزههای تخصصی مثل پزشکی، علوم زیستی، تکنولوژی و ... ایجاد کردهاند که ممکن است هیچگاه با واژگان مربوط به این ریشهها مواجه نشوید. در این دوره زمان ارزشمند دانشجویان را با پرداختن به واژگان بدون کاربرد تلف نخواهیم کرد، بلکه به معرفی و تجزیه و تحلیل ریشههایی خواهیم پرداخت که دانشجویان بطور مکرر در متون، آزمونها و کتابهای واژگان، با آنها روبرو میشوند.
اگرچه این دوره کاربردی از سطح پایه تا پیشرفته را پوشش می دهد، اما باید به این موضوع اشاره کرد که این دوره برای همه طراحی نشده است! برای آنکه در این دوره حداکثر نتایج مثبت را کسب کنید باید جز دسته ای از افراد باشید که این دوره برای آن ها طراحی شده است!
در صورتی که شرایط زیر در مورد شما صدق کند، می توانید نتایج مورد انتظار از دوره جامع ریشه شناسی دومینو را کسب نمایید:
همانطور که پیش از این اشاره شد، داشتن دایره واژگان گسترده، ضروریترین پیشنیاز برای کسب هر مهارتی در زبان است.
همانگونه که شما حرف زدن را از کودکی با یادگیری مستمر کلمات تمرین کردید و به مرور قابلیت تکلم پیدا کردید، برای تقویت زبان نیز باید بطور مستمر دایرهی واژگان خود را گسترش دهید تا به مرور بتوانید جملاتی که میبینید و میشنوید را درک کنید.
اما حتماً خود شما هم تایید میکنید که در تمام دوران تحصیل در مدرسه و دانشگاه و حتی در کلاسهای زبان، تمرکز آموزشها بر قواعد دستوری بوده و راه و روشهای یادگیری لغات به شما آموزش داده نشده است!
اگرچه این کلاسها و مطالب آموزشی آنها در نوع خود مفید هستند، اما هیچ کدام از آنها اختصاصاً برای یادگیری واژگان زبان انگلیسی طراحی نشدهاند و هدف هیچیک از آنها تمرکز بر دایرهی واژگان و فنون یادگیری واژگان نبوده است!
از سوی دیگر در آزمون هایی مثل آزمون کارشناسی ارشد و دکتری، نسبت سئوالاتی که با واژگان و درک متون قابل پاسخ هستند به مراتب بیشتر از سئوالاتی هستند که مربوط به گرامر و قواعد دستوریاند. اطلاع دارید در صورتی که شما دایرهی واژگان قوی داشته باشید و در نتیجه بتوانید تستهای لغات و متون درک مطلب را پاسخ دهید، در مجموع چه درصدری از آزمونهای کارشناسی ارشد و دکتری کسب میکنید؟!
در کلاسهای کنکور ارشد و دکتری غالباً به مباحث گرامری پرداخته میشود که سهم این بخش در آزمون کارشناسی ارشد تنها ۵ سئوال( از ۳۰ سئوال) و در آزمون دکتری ۸ سئوال( از ۳۰ سئوال) است!
این در حالی است که اغلب داوطلبان از این موضوع گلایه دارند که اگرچه سرمایهگذاری زمانی زیادی روی مباحث گرامری کردهاند، اما باز هم نمیتوانند به هر ۵ سئوال در آزمون ارشد و یا هر ۸ سئوال در آزمون دکتری پاسخ دهند!!
با تمرکز بر مباحث گرامری، سقف نمرهای که برای آزمون ارشد میتوانید انتظار داشته باشید ۱۶ درصد و این رقم برای آزمون دکتری ۲۶ درصد است.
بنابراین جای تعجبی ندارد که میانگین داوطلبان ارشد و دکتری در درس زبان کمتر از ۱۰ درصد است!! چون تمرکز داوطلبان روی بخشی است که کمترین سهم را از آزمون دارد!
حال در نظر بگیرید که در طول زمان در چه کلاسهایی شرکت کردهاید که بیشتر به مباحث گرامری پرداختهاند! هزینهی این کلاسها را در نظر بگیرید:
کلاسهای ترمیک
( ۵ الی ۱۰ میلیون تومان)
حتماً شما هم تایید میکنید که کلاسهای ترمیک ملغمهای از مهارتهای مختلف هستند و در آنها برای هر کدام از مهارتها، زمانی در نظر گرفته میشود و به این ترتیب بعد از گذشت چندین سال و چندین ترم در هر کدام از مهارتهای زبان (خواندن، نوشتن، و...) مهارتی متوسط بدست میآورید. چندین ترم رفت و آمد و هزینهی شهریه چندصد هزارتومانی که در مجموع به چندین میلیون تومان میرسد، در نهایت شما را به سطح متوسطی از دایره واژگان میرساند. (البته این درصورتی است که مثل اغلب افراد خیلی زود از رفتن به کلاسهای طولانیمدت خسته نشده و آن را رها نکنید!)
+
کلاس کنکور زبان ارشد
(۶۰۰ الی ۸۰۰ هزارتومان)
افراد زیادی نیز هستند که زمان و حوصله کافی برای شرکت در کلاسهای ترمیک را ندارند، بنابراین فقط زمانی دست به کار میشوند که مجبور باشند! آن زمان اجباری، هنگام شرکت در کنکورهای کارشناسی ارشد و دکتری است. در کلاسهای کنکور کارشناسی ارشد و دکتری، به دلیل کمبود زمان، تمرکز بر روی مباحث دستوری و گرامر بوده و افراد در این مرحله نیز مهارتهای واژگانی را فرا نمیگیرند و در آزمون امتیاز بسیار زیادی را در مجموع، از بخش لغات و درک مطلب به دلیل ضعف در دایره واژگانی خود از دست میدهند.
+
کلاس زبان کنکور دکتری و زبان برای مصاحبه دکتری
(۶۰۰ الی ۸۰۰ هزارتومان)
همین سناریو در جریان ادامه تحصیل در مقطع دکتری تکرار میشود: صرف هزینه برای کلاس زبان کنکور دکتری که عموماً در آنها تنها به مباحث گرامری پرداخته میشود و فرصتی برای آموزش واژگان وجود ندارد. بنابراین داوطلبان کنکور دکتری در این مرحله نیز به مهارت واژگانی دست پیدا نکرده و از کسب امتیاز بسیاری از تستهای کنکور بازمیمانند!
اما موضوع به همینجا ختم نمیشود؛ شما برای مصاحبه دکتری، نیاز به ارائه مدرک معتبر زبان و با نمرهای قابل قبول هستید! بنابراین باز هم صرف هزینه و باز هم عدم کسب نتیجه دلخواه پیش روی شما خواهد بود!
همانطور که دیدید میانگین هزینههایی که در طول زمان در کلاس های زبان و برای مباحث گرامری صرف می کنید، می تواند تا ۱۰ میلیون تومان برسد. در حالیکه این هزینه ها هیچ یک، ضعف شما در دایره واژگان زبان انگلیسی را از بین نخواهند برد.
شما میتوانید با تمرکز بر یادگیری واژگان از طریق روش ریشهشناسی، دایره واژگانتان را به سرعت افزایش دهید و تاثیر مستقیم آن را در بخش لغات آزمونهای خود ببینید. از سوی دیگر دایرهی وسیع واژگان تاثیر زیادی بر جملهخوانی شما خواهد داشت و با توجه به پیشرفتتان در واژگان و جملهخوانی، میتوانید انتظار کسب درصد بهتری از بخش درک مطلب آزمون نیز داشته باشید و در مجموع از این طریق امتیاز به مراتب بیشتری را از بخش زبان آزمون خود کسب کنید و رتبه بسیار بهتری نسبت به رقبا کسب کنید!
اگر قصد دارید که یک بار برای همیشه معضل یادگیری واژگان زبان انگلیسی را ریشهکن کنید و دیگر در هیچ آزمونی دغدغهی بخش واژگان آزمون و ضعف واژگانتان را نداشته باشید، به شما پیشنهاد میکنیم که به جای صرف زمانهای طولانی و چندین بار هزینه کردن و نتیجه نگرفتن، با ایجاد مهارت ریشه شناسی، نه تنها در هزینه های کوچک مالی آینده صرفه جویی کنید، بلکه از هزینه های هنگفتی که ممکن است به دلیل نداشتن این مهارت در موقعیت های حساس تحصیلی و شغلی پیش رو متحمل شوید، پیشگیری کنید:
پرداخت کامل
با پرداخت شهریه دوره بصورت کامل، از تخفیف ۲۰۰ هزار تومانی بهره مند خواهید شد.
۱,۷۲۵ هزارتومان
۱,۵۲۰ هزارتومان
پرداخت ترمیک (اقساطی)
در صورتی که امکان پرداخت کامل را ندارید، می توانید شهریه دوره را بصورت ترمیک (در ۳ قسط) پرداخت نمایید.
۱,۷۲۵ هزار تومان
(در دو پرداخت ۸۶۰ هزار تومانی)
میتوانید بصورت غیرحضوری (مکاتبهای) در این دوره شرکت کنید:
شاید هنوز برای شرکت در این دوره فوقالعاده مردد هستید و به این موضوع فکر میکنید که آیا صرف زمان و هزینه برای این دوره نتیجهبخش خواهد بود یا نه؟! آیا این دوره برای من مناسب است یا نه؟!
ممکن است پیش از این، هزینه زیادی را صرف خریدن کتابها، اپلیکیشنها و کلاسهایی کرده باشید و دیگر از هزینههای بیهوده خسته شده باشید و نخواهید وقت و پول خودتان را بیش از این تلف کنید.
متاسفانه در مورد مهارت زبان انگلیسی، این اتفاق برای اغلب ما افتاده است. به همین دلیل ما قصد نداریم تجربه تلخ دیگری برایتان بسازیم.
آموزش واژگان زبان انگلیسی تبدیل به کلیشهای شده که این روزها افراد سودجوی زیادی از آن سوءاستفاده میکنند. به همین دلیل میخواهیم شما مطمئن باشید که قرار نیست یک بار دیگر زمان و پولتان را در معرض ریسک قرار دهید.
از آنجاییکه این دوره بر مبنای ادعا، ابداع و اختراع نبوده و یک دوره کاملاً اصولی و علمی است و ما از نتیجهبخش بودن آن اطمینان کامل داریم، برای کسب اطمینان خاطر شرکتکنندگان، ضمانت صد در صدی بازگشت هزینه را برای شرکت در این دوره ارائه میکنیم تا علاقمندان بدون نگرانی در این دوره منحصر به فرد شرکت کنند:
با وجود این ضمانت بی چون و چرا، دیگر جای نگرانی برای شما نخواهد ماند و می توانید با آسودگی در این دوره شرکت کنید و برای آخرین بار این شانس را به خودتان بدهید که معضل یادگیری واژگان زبان انگلیسی را یک بار برای همیشه ریشه کن کنید، بدون آنکه نگران زمان و هزینه ای باشید که در این دوره سرمایه گذاری می کنید.
بر کسی پوشیده نیست که بسیاری از کلاسهایی که برای قبولی در کنکور کارشناسی ارشد و دکتری در آنها ثبتنام میکنید، بعد از قبولی در کنکور و بعدها در دوران حرفهای و زندگی روزمره کاربردی ندارند، اما یادگیری واژگان زبان انگلیسی و برداشتن این مانع از پیش رویتان محدود به آزمونها و کنکورها نیست و شما همیشه به آن نیاز خواهید داشت!
بنابراین به این دوره به چشم یک سرمایهگذاری بلندمدت نگاه کنید و در کسب این مهارت مهم تنبلی نکنید، چرا که دیر یا زود، دوباره این ضعف گریبانگیر شما خواهد شد!
پیش از این در کلاسهای زبان زیادی شرکت کردم و شیوههای مختلفی رو در حفظ کردن لغات امتحان کردم! اما از اونجاییکه این روشها ریشهای نبودند، حفظیات بعد از مدتی فراموش میشدند. اما این دوره متفاوت بود و به نیازهای من پاسخ داد!
یک توصیه برای همه:
این دوره کمک میکنه مشکل لغاتتون رو یک بار برای همیشه حل کنید! همین!
متاسفم که از اواسط ترم، با این دوره آشنا شدم!
دانستن ریشهی واژگان برای تفهیم موضوع بهترین روشه! اما این کار نیاز به صرف زمان زیادی داره که خوشبختانه مدرس این دوره این کار رو برای ما انجام دادن!
مدرس دوره
حسن رفیعی
طراح و مدرس دوره جامع ریشهشناسی دومینو
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد از دانشگاه شهید بهشتی
طول دوره
۱۲۰ ساعت
تعداد جلسات
۳۰ جلسه
(۴ ساعته)
روزهای برگزاری
-
-
ساعت برگزاری
-
تاریخ شروع دوره آتی
-
-
پیش نیاز
بدون پیش نیاز
مخاطبان دوره
داوطلبان آزمونهای کارشناسی ارشد و دکتری
داوطلبان آزمونهای بین المللی زبان
محل برگزاری
تهران - خیابان بهشتی
(آدرس دقیق پس از ثبت نام برای دانشجویان ارسال خواهد شد)
اگر هنوز سئوال یا نکتهی مبهمی در مورد چگونگی این دوره دارید میتوانید از طریق ابزار گفتگوی موجود در گوشهی سمت راست و یا از طریق شماره تلفن مجموعه و همچنین از طریق ایمیل سئوالات خود را با پشتیبان آموزشی سایت مطرح کنید.
۲۵۹۱۷۲۲۹ - ۰۲۱
support@parroot.net
میتوانید بصورت غیرحضوری (مکاتبهای) در این دوره شرکت کنید:
© 2019 Domino Course . All rights Reserved